شب عروسی بود، عروس در لباس مخصوصش، زنان گردا گرد او حلقه زده بودند و نور شادی همه جا را پُر کرده بود،شوهر این لباس زیبا را با فروش زره اش برای او خریده بود.
او را به خانه ای که شوهر اجاره کرده بود می بردند،در همین حال بود که کنیزی خود را شتابان به عروس رساند، کنیز می دانست که عروس منبع ایثار و کرامت است، لبان خود را به گوش های عروس رساند و سفره دلش را باز کرد،عروس در شادی بهترین شب زندگی و کنیز در غم مشکلات بود
عروس با خود می گوید: من که در این شب مالی همراه ندارم تا به او بدهم، یک لحظه متوجه لباسش می شود،شیرینی ایثار و از خود گذشتگی از لباس عروسی برایش بیشتر است
به زنان اطراف می گوید حلقه را تنگ تر کنند، عروس لباس هایش را بیرون می آورد همه زنان اطرافش انگشت به دهان، در افکار خود غوطه ور هستند،هر کسی فکری را در ذهنش پرورش می دهد،او می خواهد چه کند؟ چرا لباسش را بیرون می آورد؟،بلاخره انتظارها به سر می رسد و عروس لباس هایش را به کنیز می دهد!!!
زیبایى و آراستگى عروس در چنین شبى در افکار و عشق و علاقه آتى داماد مؤثر مى باشد و به عنوان پایه و اساس زندگى مشترکشان به حساب مى آید
فردا پدرش همراه با کاسه اى شیر به دیدار دختر و داماد می آید، آن ها در حال میل صبحانه هستند و پدر غرق تماشای این عشق و محبت می شود، ناگهان متوجه می شود که دخترش لباس کهنه بر تن دارد، با تعجب می پرسید: دخترم! چرا لباس نو نپوشیده اى؟
دختر:پدر جان! دیشب آن را به کنیزى بخشیدم که نیازمندش بود.
پدر:عزیزم! مناسب بود براى مراعات حال داماد، لباس نو را براى خود نگه مى داشتى.دختر: پدرجان! این درس را از کتاب خدا آموخته ام که مى فرماید:
در احسان کردن پیوسته چیز مطلوب و مورد علاقه تان را احسان کنید.«1»
علاوه بر این، شما نیز همیشه چنین مى کردید..
پدر دیگر سخنى نگفت،ولى گویا از درون خود به دخترش عشق مى ورزید و از چنین ایمان و ایثارگرى او به خود مى بالید.«2»
به نظر شما این عروس چه کسی می باشد؟
او کسی است که ملائکه به وجودش مباهات می کردند،او میوه دل رسول خدا، دردانه عالم هستی،مادر حسن و حسین علیمها السلام می باشد،او فاطمه زهرا سلام الله علیها می باشد.....السلام علیک یا فاطمه الزهرا...
منابع:
1:لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیم«آل عمران آیه 92»
2:داستان برگرفته از کتاب داستان های تلخ و شیرین قرآن